نبش قبر حبن یزید به چه دلیل بود

در همان اوایل دوره صفویه  یکی از شاهان پر افتخار این سلسله و بشدت تعصبی شاه اسماعیل صفوی بود که ارادات خاصی به ائمه اطهار و حرم آنها داشت و بشدت اسلام گرا بود. شاه اسماعیل چندین بار در طول دوره حکومت خود به زیارت حرم امام رضا رفت و بسیار خواستار دیدار با سید و سالار شهیدان ، امام

حسین (ع) بود. پس از درگیری ها و کش مکش های میان ایران و عراق در آن زمان شاه اسماعیل موفق به فتح و تصرف بغداد ، پایتخت کشور عراق شد سپس تصمیم گرفت تا شخصا به بازدید و دیدار از این شهر و بخصوص شهر کربلا پرداخت.

وی پس از زیارت ضریح و بارگاه امام حسین(ع) و برادر او حضرت ابوالفضل(ع) دستور برای بازسازی ، مرمت و ترمیم این دو حرم مطهر را داد. پیش از تصمیم برای بازگشت به ایران و بازدید از حرم امام علی(ع) در شهر نجف. روایات و روادیدی را از یکی از یاران امام حسین(ع) به نام حُربن زید به گوشش خورد و مردم از قبر او

در یکی از روستاهای دور افتاده نزدیک به کربلا گفتند. شاه اسماعیل صفوی کنجکاوانه برای دیدن این آرامگاه به روستایی با همان اسم راهی شد.

پادشاه وقت آن دوره پس از دیدن مرقدی کوچوک و آجری شکل دستور به تغییر این آرامگاه داد اما قبل از آن شرط او برای بازدید از این روستا دیدن پیکر حربن یزید با چشم خودش بود . کارگران هنگام باز کردن قبر و مشاهده درون آن متوجه چیزی عجیب شدند. جسد حُر بن یزید سالم بود و همین حیرت تمامی افراد اللخصوص شاه اسماعیل در آن لحظه را بر انگیخت.

شاه برای بردن یک تبرک از آنجا سربند خونین امام حسین که بر سر حُر بسته شده بود را در دستور کار خود قرار داد ، اما تا برای باز کردنسربند اقدام میکرد خون از تمامی زخم های پیکر بی جانش سرازیر میشد و موضوع غیرقابل باور آن این بود که با بستن دوباره سربند تمامی خون ها و زخم ها متوقف میشدند ، بنابراین شاه اسماعیل که توان برداشتن سربند را نداشت ، به تکه ای از ان قناعت کرد و به همان شکل او را به داخل قبر گذاشته و دستور داد انجا را از نو بسازند و خدمه ای را برای حفاظت از انجا قرار داد که پس از بازگشت شاه اسماعیل صفوی از کربلا و بازگو کردن ماجرا ، از ان اتفاق به عنوان معجزه حسینی د تمامی روایت ها یاد میشود و با گذشت چیزی حدود 600 سال از آن باز هم بعد از شنیدن ماجرا اشک در چشمانمان نهادینه میشود.